تهیه شده در گروه براندازان (کانون کنشگرایان ایران ،Secular Demokrat Party حزب سکولار دمکرات،آزادگان نروژ) از ورزشگاه فرندز آرنا سوئد هنگام بعضی ایران و سوئد
مسابقه دوستانه فوتبال میان تیم های ملی فوتبال ایران و سوئد از ساعت ۲۲ سه شنبه که در استادیوم فرندز اَرِنای استکهلم انجام شد، با نتیجهی ۳ بر یک به سود تیم سوئد به پایان رسید. زلاتان ابراهیموویچ(۱۱)، مارکس برگ(۲۰) و اوله تویون(۸۹) برای سوئد و جواد نکونام(۲۴ – پنالتی) برای ایران گل زدند.نزدیک به ۳۵هزار نفر این مسابقه را تماشا کردند که بیشترآنها ایرانی بودند.
این مسابقه، حاشیههای زیادی نیز داشت ازجمله برگزاری تظاهرات اعتراضی به ممنوعیت ورود زنان درایران به استادیومهای ورزشی.
در حاشیه دیدار دوستانه تیم ملی فوتبال ایران و سوئد در روز سهشنبه (۱۱ فروردین / ۳۱ مارس) در شهر استکهلم برگزار شد بار دیگر به ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی در ایران اعتراض شد.
در این روز در شهر استکهلم دوهزار تیشرت که بر روی آنها متنی در اعتراض به ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی در ایران نوشته شده است، در میان تماشاگران حاضر در استادیوم پخش شد. این کارزار اعتراضی از سوی دکتر دریا صفایی، دندانپزشک مقیم بلژیک سازماندهی شد.
«بگذارید زنان ایرانی وارد ورزشگاهها شوند»
دکتر دریا صفایی تا پیش از این هم قدمهای بزرگی برای رفع ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی در ایران برداشته است.
او پس از صعود ایران به دور نهایی لیگ جهانی والیبال با روسای فدراسیونهای والیبال اروپایی تماس گرفته و درخواست فشار بر جمهوری اسلامی را برای ورود زنان به ورزشگاهها مطرح کرده بود؛ درخواستی که در تصمیم رئیس فدراسیون والیبال برای میزبانی ایران در مسابقات والیبال قهرمانی باشگاههای آسیا در سال ۲۰۱۵ تاثیری جدی داشت.
بازداشت غنچه قوامی و ممانعت از ورود تماشاگران زن به استادیومهای ورزشی در ایران دلیل اصلی لغو میزبانی این مسابقات از سوی کنفدراسیون جهانی والیبال بود. در پی این تصمیم میزبانی به تایوان واگذار شد.
نامه به رئيس فدراسیون جهانی فوتبال
دکتر دریا صفایی در یکی دیگر از اقداماتش همراه نازنین افشینجم، فعال حقوقبشر، مصطفی عرب، کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران و محمد بیاتی، بازیکن و مربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران اقدام به نامهنگاری به فیفا کرد.
او توانست در این راه از پشتیبانی ۱۹۰ تن از کنشگران مدنی و سیاسی هم استفاده کند و نامه خود را به سپ بلاتر، رئيس فدراسیون جهانی فوتبال (فيفا) برای اعتراض به ممنوعيت حضور زنان ايرانى در استادیومهای ورزشی بفرستد.
شیر و خورشید
نشانی است که تا پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نماد ملی ایران بود. این نشان تلفیقی از سنن کهن میانرودان، ایران، عرب، ترک،
یهودی و مغول است. شیر و خورشید در اصل نشان ستارهبینی، خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج بودهاست.
در دوران حکومت سلسلههای ترک و از حدود قرن ششم هجری، علامت شیر و خوشید از ستارهبینی وارد کارهای هنری در قلمرو
اسلامی از مصر تا آسیای میانه شد. از دوران سلجوقیان روم سکههایی با نقش شیر و خورشید میتوان یافت و سپس این نشان از قرن
نهم هجری/پانزده میلادی بطور ناپیوسته بر روی پرچمهای ایران نقش بستهاست.
تاریخ رسمی شدن نشان : ۱۸۴۶ میلادی طبق فرمان محمد شاه قاجار
تاریخ رواج پرچم : ۱۴۲۳ میلادی تا ۱۹۷۹ میلادی
ریشههای نشان شیر و خورشید
حجم عظیم شواهد و متون ادبی و باستان شناسی، که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی
کردهاند، نشان میدهد که نشان ستارهبینی خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقة البروج از قرن ششم هجری نقشی نمادین
و رایج شد. تحقیقات مینوی، نفیسی و کسروی نشان میدهد که این نشان از ستارهبینی وارد فرهنگ عام، نشانها و نقوش
هنری شدهاست و از آنجا به تدریج و در حدود قرن پانزده میلادی(نهم هجری) به نقش های روی پرچمها وارد میشود.
بگفته شاپور شهبازی در ایرانیکا این نماد «تلفیقی از سنن کهن ایران و عرب و ترک و مغول بود.» افسانه نجم آبادی، استاد
دانشگاه هاروارد، بیان میکند که نشان شیر و خودشید موفقیت بی نظیری در میان نشانهای موجود در ایران برای نشان دادن
هویت امروزی ایرانی داشتهاست. این نشان از تمام فرهنگهای مطرح در تاریخ ایران تاثیر گرفتهاست، بطوریکه نشانها و
تعبیرهای زرتشتی، شیعه، ترکی، یهودی را یکجا جمع نمودهاست.
قدیمی ترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال ۸۲۶ هجری قمری (حدود ۱۴۲۳ میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر
میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومهای درباره جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده
شدهاست. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان میدهد. سربازان (مغول؟) را نشان میدهد که پرچمی
مزّین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل میکنند.
یکی از اولین پرچمهای شیر و خورشید شناخته شده مربوط به ۱۴۲۳ میلادی/۸۲۶ هجری
محمدشاه در سال ۱۲۵۲ فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی
گرایانه از این نشان ارائه میدهد و خاستگاه آنرا با ایران پیش از اسلام و زردشتیگری پیوند میزند. برای نخستین بار از زمان
محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد هر چند پیوند شیر خورشید به
ایران پیش از اسلام توسط محمد شاه یک نابهنگامی زمانی و به اشتباه بودهاست در «دیوان غربی ـ شرقی» گوته شاعر آلمانی
قطعهای شعر فارسی با نام «در درفش» موجود است که عیناً به خط فارسی نقل کردهاند. این قطعه را حاج میرزا ابوالحسن خان
شیرازی معروف به ایلچی که نخست در ربیع الثانی ۱۲۲۴ قمری به سفارت انگلستان مامور شده و سپس در ۱۲۴۰ وزیر امور
خارجه فتحعلی شاه شده بود، بر روی درفشی که با خود داشته رسم کرده بوده است و نقش این بیرق بنابر فحوای این قطعه،
شیر و خورشید بوده است:
فتحِ علی شاه ترک، جمشید گیتی افروز
کشور خدای ایران، خورشید عالم افروز
چترش بصحن کیهان، افگنده ظل اعظم
گرزش به مغز کیوان، آکنده مشک سارا
ایران کنام شیران، خورشید شاه ایران
زانست «شیر و خورشید»، نقش درفش دارا
کشور خدای ایران، خورشید عالم افروز
چترش بصحن کیهان، افگنده ظل اعظم
گرزش به مغز کیوان، آکنده مشک سارا
ایران کنام شیران، خورشید شاه ایران
زانست «شیر و خورشید»، نقش درفش دارا
از تغییراتی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه در درفش و علامت دولت ایران رخ داد، تغییرات در نژاد شیر بود، بدین معنی که قبل
از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، همیشه شیری که در سکهها و درفشهای ایران نقش میگردید، شیر ایرانی بود، زیرا
«شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و ماده شان بی یالست» از این
زمان با تاثیر گرفتن از اروپاییان تصویر شیر بر اساس شیرهای نر آفریقایی که دارای یال بودند ترسیم میشود.
پذیرش بینالمللی
از سال ۱۹۲۹ شیر و خورشید سرخ بعنوان یکی از نشانهای رسمی جمعیت صلیب سرخ جهانی در کنار نشانهای هلال احمر و
صلیب سرخ پذیرفته شد. از ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ نظام جمهوری اسلامی ایران بطور رسمی اعلام نمود که از این به بعد از نشان
هلال احمر استفاده میکند. هر چند حق خود را برای بازگشت به نشان شیر و خورشید محفوظ اعلام نمود. کنوانسیون ژنو
همچنان شیر و خورشید را یکی از نشانهای رسمی خود میداند.
نشان شیر و خورشید در موزهٔ کاخ سعدآباد
شیر و خورشید در تمام این سالها یک نماد بوده است. نمادی از ایران باستان ، نمادی از مخالفت سیاسی با رژیم جنایتکار
جمهوری اسلامی و نماد زنده بودن یک جنبش تحول خواهی در ایران .
در تمام این سالها جمهوری اسلامی سعی کرد توسط عوامل و برنامه ها و پول نفت ملت ایران این نماد را تخریب و از بین ببرد تا
آخرین نماد مخالفت با جمهوری اسلامی از بین رفته باشد اما به یاری بسیاری از پیشکسوتان و وطن پرستان این نماد باقی
ماند تا به دست نسل دوم و سوم بعد از انقلاب رسید . کسانی که جمهوری اسلامی بسیار تلاش کرد از آنها یک ملیشای شیعه
بسازد که تحت امر ولی فقیه جنایت کنند اما در این امر شکست خورد تا جایی که بلای جان جمهوری اسلامی همین نسل دوم و
سوم شده است.(مبارز نستوه)
سامان طاهرپور
فردی که به راستی در طول این چند سال اخیر از بازیهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان پرچمی با نماد ایران و ایرانی به بلندی ۱۵ در
۹ متری شیر و خورشید و بزرگی ۳۸ کیلوگرم تهیه کرد و به ورزشگاههای فوتبال برد. در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و همینطور ۲۰۱۰
برزیل نماد ایران و ایرانی (شیر و خورشید) اجازه ورود پیدا نکرد اما در در بازی ایران و سوئد این امر میسر شد و در ورزشگاه
طنین انداز شد. پرچمی که در تمامی خبرگزاریهای خارجیبه آن اشاره شد که در ویدئوهای زیرین به آن خواهیم پرداخت.
بخش نخست:
تهیه و تنظیم: اصلان حسنلو
بخش دوم:
تهیه و تنظیم: رامین گلبانگ
بخش سوم از دقیقه ۰:۱۹:۲۳ از شبکه من و تو ۱ از لینک زیر:
http://www.manoto1.com/e2linq
در پایان سپاس و قدردانی ویژه داشته باشیم از یاران وطن پرست و هزاران ایرانی با نام و نماد شیر و خورشید در بازی ایران و سوئد
بانو دکتر دریا صفایی نازنین, سامان طاهرپور, رامین گلبانگ, آرش مهدوی عزیز و عزیزانمان درگروه براندازان (کانون کنشگرایان ایران ،Secular Demokrat Party حزب سکولار دمکرات،آزادگان نروژ) از ورزشگاه فرندز آرنا سوئد هنگام بعضی ایران و سوئد
زنده باد ایران ، زنده باد آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر