۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه

نامه سرگشاده دکتر محمود مرادخانی به رئيس جمهور آمريکا باراک اوباما

پریزیدنت باراک اوباما
این نامه سرگشاده را اینجانب بعنوان یکی از مخالفین جدی رژیم جمهوری اسلامی ، از جانب خودم و گروه های همگام در اپوزیسیون خدمت شما ارسال می دارم. بخاطر شناخت و دانشی که از ماهیت ، اخلاق و رفتار جمهوری اسلامی و بخصوص شخص علی خامنه ای ـ که دائی اینجانب می باشد ـ دارم ، وظیفه وجدانی خود میدانم که نکاتی در مورد جمهوری اسلامی و همچنین در مورد مذاکرات هسته ای با این رژیم را به آگاهی شما و همچنین عموم برسانم.
در ابتدا قاطعانه و روشن یادآوری می کنم که رژیم کنونی ایران که نام نامتناسب و نادرست جمهوری بخود داده است ، با فریب مردم و قدرتهای جهانی در سال ۱۹۷۹ بقدرت رسید. برانگیختن مردم بر علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی و جلب حمایت قدرتهای جهانی وقت ، با حیله و وعده های دروغین همراه بود. رویداد آتش سوزی سینما رکس آبادان * ، باور به سخنان فریبنده خمینی و سپس برپایی حکومتی خشونتگرا ، قرون وسطایی و در تضاد با قوانین بین المللی ، همگی نتیجه مغبون شدن مردم ایران و جهان بود. امروز نیز شاهدیم که از طرفی کشوری ثروتمند و مردمی با فرهنگ را در دام خود گرفتارکرده و از طرفی دیگر منطقه خاورمیانه و حتی جهان آزاد را در بحران های پی در پی فرو برده اند. دخالتهای حکومت علی خامنه ای ، در تبعیت از خمینی که هدفی بجز تسلط بر عراق را نداشت ، در لبنان ، فلسطین ، افغانستان ، عراق و سوریه بر کسی پوشیده نیست. این همه برای علی خامنه ای کافی نبود که شبه جزیره عربستان را نیز به حوزه بحران سازی خود وارد کرده است.
باری این رژیم با فریبکاری به مردم ایران و جامعه جهانی ضررهای گزافی را وارد نموده است. مثال تاریخی اینگونه فریبندگی را میتوان در قبل از جنگ جهانی دوم یافت. شخص هیتلر نیز هم مردم خود و هم کشورهای اروپایی را فریب داد و کوتاهی در مقابل او به فاجعه ای بزرگ انجامید. البته شاید امروز با تغییر زمان حوزه فاجعه محدود بماند ، اما در محدوده حقوق بشر، ظلم و جنایت چه در یک مورد و چه در موارد بیشمار ، ظلم و جنایت است.
مذاکرات اخیر با این رژیم ولایت فقیه اسلامی هر چند با نیت منع دستیابی به نیروی هسته ای نظامی انجام می گیرند ولی در واقعیت می بینیم که سالیان بسیاری را این حکومت به وقت کشی گذرانید و هدف اصلی خود را با ادامه دادن به مذاکرات ، پنهان می دارد. علی خامنه ای واطرافیانش بخوبی می دانند که هرگز نخواهند توانست به یک قدرت هسته ای تبدیل شوند. آنان یقیناً خواهان منافع ملی و مردمی کشورشان نیستند. بهانه انرژی هسته ای به آنها فرصت زورگویی در منطقه ، صدور انقلاب و فرهنگ قرون وسطایی شان را میدهد. بدیهی است که شما و دیگر کشورهای اروپایی به هیچ وجه به این حکومت امتیازی بدون یقین به پایبندی به توافقهایشان نخواهید داد. اما قطعاً ، مرحله راستی آزمایی ، همانند دوران مذاکرات به درازا خواهد کشید و در آن هنگام جمهوری اسلامی زهر خورده ، با ادامه دادن به سیاستهای مُخربش تلافی خواهد کرد.
موارد بیشمارنقض حقوق بشر جمهوری اسلامی ، گسترش اسلام افراطی که موجب تروریسم اسلامی در جهان شده است و همچنین مداخله و بحران سازی در خاورمیانه همگی غیر قابل قبول و در تضاد با باورهای دموکراتیک و حقوق بشری ما و شما هستند. در هنگامی که می توانیم با اندکی شهامت و قاطعیت ریشه درخت فتنه جمهوری اسلامی را بکنیم ، بریدن شاخه های آن شانه خالی کردن از وظیفه و خاکستر پاشیدن بر چشمان است. بدیهی است که در این ریشه کنی مردم ایران و مخصوصا اپوزیسیون خارج از کشور جمهوری اسلامی نقش و رسالت اصلی را باید داشته باشند. اما سنگ در راه مردم و اپوزیسیون انداختن موجب می شود که این مردم و این اپوزیسیون نتوانند نقش و رسالت خود را داشته باشند و به آن عمل کنند.
رژیم جمهوری اسلامی به عادت فریب دهی خود بسیاری از دستگماشتگانش را به خارج از کشور فرستاده و حتی برخی از ایرانی تبارهای زاده ایالات متحده را نیز فریفته است. افرادی که به خاطر منافع شخصی قبول کرده اند که ماهیت جمهوری اسلامی را مخفی نگه دارند و با لابی گری خود سیاستهای جهانی را در جهت اهداف جمهوری اسلامی تغییر دهند. همانگونه که هنگام اقامت خمینی در فرانسه برخی از به اصطلاح روشنفکران ایرانی نگذاشتند که جهانیان و مردم ایران بدانند که معنای واقعی جمهوری اسلامی چیست. سخنان خمینی را آنگونه که به پسند می آمد باز می گفتند و فریب خمینی را با پالایش های خود قوی و و پیروز کردند. متاسفانه می بینیم که در کشور شما و همچنین در رسانه های دولتی شما (بخش فارسی صدای آمریکا) و مخصوصا در کشور انگلستان (بخش فارسی بی بی سی) سخن مخالفین جمهوری اسلامی سانسور می شود و تحلیل و بازگویی گفته ها ، رفتار و افکار جمهوری اسلامی رسم و عادتی زشت شده است.
اینجانب با شناخت عمیق و درستی که از اخلاق ، فرهنگ و اهداف اصلی این حکومت دارم ، لازم می بینم ، روشن و قاطع به اطلاع شما و عموم برسانم که فتنه جمهوری اسلامی بسیار بزرگتر و زیان بارتر از آن است که با امضای توافقنامه ای برطرف بشود. افرادی که همواره دروغ گفته اند ، فریب داده اند ، به تقیه اعتقاد دارند و هدف اصلی شان برتری طلبی و سلطه گری بر دیگران است ، هیچگاه نمی توانند مورد اعتماد باشند. در برابرشان باید اصول اساسی ای که موجب تبهکاریشان شده اند را شرط اعتماد و اعتبار قرار داد. شروطی که این رژیم باید به آنها عمل کند تا بتواند مورد اعتماد و اعتبار و قابل رودررویی در مذاکره بشود عبارتند از :
پایان دادن به نقض حقوق بشر و یا بعبارتی روشنتر پایان دادن به احکام قصاص ، اعدام های بی رویه ، تبعیض ، سرکوب دگراندیشان ، اختناق رسانه ای و هژمونی ایدئولوژیک و مذهبی
واگذاری قدرت به مردم و لغو قوانین محدود کننده همچون نظارت استصوابی در انتخابات
آزاد گذاردن اقلیت های مذهبی و لغو قوانین محدود کننده در انتخاب اندیشه و مذهب
دخالت نکردن در سیاست و دولتهای کشورهای منطقه همچون افغانستان ، عراق ، لبنان ، سوریه و یمن
لغو احکام ترور دگر اندیشان در سطح جهان که تا به امروز موجب کشته شدن روزنامه نگاران ، نویسندگان و حتی کاریکاتوریستهای بسیاری شده اند.
هر توافق و یا امتیازی که همراه با این شروط اساسی و اصولی نباشد ، به باور من مترادف با همدستی و یاری به این رژیم است. فاجعه های احتمالی بعد از آن در تاریخ همانند کوتاهی قبل از جنگ جهانی دوم ثبت خواهند شد. علی خامنه ای به اندک امروز خود اکتفا نخواهد کرد و در خفا و در فرصت بدست آمده ، به زورگویی و سلطه ورزی ادامه خواهد داد. برداشتن تحریمهای کمرشکن بدون تغییر اساسی و بنیانی در این رژیم ، در راستای منافع ملی ایرانیان نیست و تنها امکانات جمهوری اسلامی برای پیش بردن اهداف اصلی خود را تسهیل خواهد نمود. کشور آمریکا و کشورهای اروپایی نباید بخاطر منافعی کوتاه مدت ، منافع دراز مدت خود را به خطر بیاندازند.
نیروهای فعال و نیرومندی در جامعه اپوزیسیون ایرانی موجود هستند و اگر سانسور رسانه های حامی جمهوری اسلامی نباشند ، آنها براحتی می توانند نیروی لازم مردمی برای فشار مدنی ساختارشکن را مهیا کنند. مردم ایران خواستار صلح و آزادی می باشند و بدون این رژیم نه تنها کشوری متمدن و همگام با جامعه بین المللی ، بلکه صلح و آرامش منطقه را نیز میتوانند تضمین کنند.

دکتر محمود مرادخانی

بیستم آوریل ۲۰۱۵
گروه براندازان (کانون کنشگرایان ایران ،Secular Demokrat Party حزب سکولار دمکرات،آزادگان نروژ)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر