۱۳۹۳ فروردین ۱۴, پنجشنبه

ريحانه: قلبم را تقديم ميکنم!


او ميخواهد زندگي ببخشد و اين تکان دهنده ترين پيام و فرياد دفاع از زندگي، زني در آستانه اعدام شدن است!

ريحانه ميخواهد در صورت اعدام شدن، قلبش را تقديم کند و زندگي ببخشد. ما ميگوييم، قلب صد هزار نفر به قلب تو وصل شده و اين قلبها نميگذارند ترا اعدام کنند!

از ندامتگاه شهر ري با شما حرف ميزنم. ريحانه را ميخواهند اعدام کنند و او ميخواهد قلبش را تقديم يک بيمار کند ... آيا ميتوان اين کار را کرد؟

جامعه ايران ، يک جامعه متناقض و بسيار جذاب است. در يکطرف حکومتي را مي بينيم که قانون قصاص و قوانين قرون وسطايي دارد. حکومتي را مي بينيم که به راحتي آب خوردن اعدام ميکند و بويژه زنان و دختران و جوانان سنت شکن و آزاده و مستقل را ميکشد و با بيشرمي از اين جنايات دفاع ميکند و در طرف ديگر زندانيان سياسي و محکومين به اعدام را مي بينيم که فرياد زندگي و آزاد منشي و احترام به انسان را سر ميدهند.

در يک يادداشت از سوي يک قاضي شاغل در حکومت اسلامي در مورد ريحانه خواندم، که نوشته بود، اگر هم مقتول ميخواست به اين دختر تجاوز کند، باز تقصير زنان است " شما خانم محترم اصلن باعث وقوع جرم هستید ، خودتان علت وقوع جرم هستید و به نظر من باید یکی از متهمان همین خانم محترم باشد و برای ایشان نیز مجازات تعیین نماییم بنابراین رفتار بسیاری از بزه دیدگان باعث جرم است ، راهکار این مسئله را اسلام بسیار زیبا پیش پای ما گذاشته و آن عفاف و پاکدامنی است" اين " قاضي" نوشته که بحث دفاع مشروع در اين پرونده مطرح نيست و ريحانه شايسته اعدام است و همه اين حرفها را درکمال سبعيت و وقاحت در يک سايت مطرح کرده بود. حکومت اسلامي ايران حکومت اين نوع جانوران است.


در آنسو مردمي را مي بينيم که در زندگي اي سرشار از مشکلات و بي حقوقي و فقر و نداري از انسانيت و حقوق و حرمت انسان دفاع ميکنند و چه بسيار زندانياني را شاهد بوده ام که از زندان با بجان خريدن مشکلات به ما زنگ ميزنند و د رمورد ديگران و دوستان و هم بنديهاي خود حرف زده و از خودشان حرفي نميزنند. اين هم يک تصوير از ايران است.
در اين روزها همه ما نگران جان يک دختر هستيم که در زندان است وهر لحظه ممکنست اعدام بشود.

ريحانه جباري که در جريان دفاع ازخود در مقابل قصد يک مرد به تجاوز، متهم است که اين فرد را به قتل رسانده است. پرونده اي که هنوز باز است و هيچ يک از مسائل و وقايع و آثار جرم بررسي نشده و هنوز اتهام به قتل به اثبات نرسيده است. حکومت اسلامي ايران با شکنجه از ريحانه اقرار گرفته و ما خبر دار هستيم که حتي ناخن پاي او را کشيده و بدنش را تکه پاره کرده اند، اينرا از هم بنديهاي او شنيده ايم.

اکنون بعد از شش سال و اندي کش و قوس در اين پرونده و در شرايطي که همه تصميمات و اقدامات در اين پرونده نمونه بارز نقض حقوق انساني در حکومت اسلامي است، در حاليکه زن ستيزي و سرکوبگري دستگاه قضايي در اين پرونده عريان و عيان است، ميخواهند ريحانه بي گناه را اعدام کنند و انتظار دارند جامعه نظاره گر اين جنايت بوده و هيچ نگويد.

خوشبختانه خبر به بيرون درز کرد و صداي اعتراض به اين حکم را ميليونها نفر شنيدند و حداقل ۱۰۰۰۰۰نفر خواهان لغو اين حکم ظالمانه شدند.
اکنون ريحانه از احتمال اجراي حکم در اين روزها خبردار شده است. نه از طرف مادر و پدرش بلکه از طريق ديگران. من مطمئن هستم که صداي اعتراض ميليوني و صداي ۱۰۰هزار نفر به گوش صاحبان زندان رسيده و مطمئن هستم از اين پس با ريحانه با ادب و نزاکت بيشتري رفتار خواهند کرد. اينرا مطمئن هستم. چرا که قلبهاي مهربان هزاران نفر به ياري ريحانه آمده و از حرمت او دفاع ميکنند.

اکنون ديده اند که نگاهها به سوي اين دختر جوان است و بعيد نيست که نگاهها به سوي زنداني ميخکوب شود که در آن ۱۵۰۰ زن را محبوس کرده اند. زناني که زندگي هر يک از آنها يک داستان است. زناني که قرباني نظام و سيستم و فرهنگ و مرد سالاري رسمي و يا پنهان هستند.

از اين جهنم از ندامتگاه شهر ري به ما خبر رسيده که ريحانه ميگويد اگر اعدام بشوم اندام هاي خودم را به ديگران تقديم ميکنم. قلبم را قبل از ايستادن از حرکت به بدن يک فرد ديگر پيوند بزنيد ...

اين پيام ريحانه است که از زندگي دفاع ميکند. ما به ريحانه ميگوييم قلب حداقل صدهزار نفر به قلب تو پيوند خورد، ما نميگذاريم ترا اعدام کنند، اينرا به تو و قلب مهربانت قول ميدهيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر